به گزارش سرویس فرهنگ و هنر آرنا ، مسعود زارعیان طلبه و مستندساز که سال گذشته بهعنوان تهیهکننده مستند «خسوف» در جشنواره «سینما حقیقت» موفق به دریافت جایزه شد، در یادداشتی به بررسی ویژهبرنامه افطار شبکه سه با اجرای رسالت بوذری پرداخت.
وی درباره برنامه «مثل ماه» نوشت:
«شاید سخت ترین انتخاب برای یک تیم برنامه ساز در مقطعی که تلویزیون به انزوا رفته و لایوهای اینستاگرامی فوران کرده، پذیرفتن برنامهای است که باید از لحظات معنوی و تحول مردم عادی بگوید.
برنامهای که قرار است یک ساعت قبل از افطار جایگزین «ماه عسل» شود که با ١٢ سال سابقه و بودجهای کلان طیف وسیعی از مخاطبان تلویزیون را مشتری خودش کرده است.
این انتخاب زمانی سخت تر میشود که فرصتی برای پیش تولید نیست و در کمتر از یک ماه باید عوامل انتخاب شوند، سوژهها قطعی شده و به آنتن برسد.
«مثل ماه» در گروه اجتماعی شبکه سه و با اجرای رسالت بوذری تا الان توانسته قدری از روند معمول این نوع برنامهها فاصله بگیرد و در آشناییزداییها موفق عمل کند.
با این حال میتوان ویژگی برنامه را به اختصار در چند نکته برشمرد:
اولین ویژگی «مثل ماه» ایده مرکزی آن در روایت قصههاست، اینکه توانسته ابتدا با عنصری نمایشی و ایجاد فضایی بر مبنای تخیل به استقبال قصه واقعی برود و تا اندازهای امری غیر معمول روی استیج برنامه رقم بزند.
در «ماه عسلِ» علیخانی قصه سوژهها در فضایی واقعی و یکدست روایت میشد که بدلیل بی سابقه بودنش توانست موفق عمل کند و در دل هوادارانش جای خوش کند اما آنچه در فصلهای اخیرش قطعی مینمود تکراری شدن شیوه روایت قصهها بود که البته هنوز مشتری خودش را داشت شاید همین نکته بود که مدیران این شبکه را واداشت تا دست به ریسک نزنند و فرم کلی برنامه را حفظ کنند اما ایده پردازان «مثل ماه» خواسته اند با حفظ چارچوب قبلی نگاه تازه خودشان را اجرایی کنند و تا اندازهای شکل جدیدی از روایت قصهها را پیش روی مخاطب قرار دهند. اجرایی که فقط دغدغه اش صورت ظاهری قصهها نیست و به سوی فرامتن متنوع رویدادها حرکت کرده است.
همانطور که میدانیم مهمترین رکن برنامههای تاک شو مجری آن است که میتواند یک برنامه را درذهن و چشمها ماندگار کند. این موضوع در «مثل ماه» نوع اجرای رسالت بوذری را با سابقه معارفی بودنش پیچیده تر میکند.
او باید از اجرای مستقیم و بعضا احساسی اش فاصله بگیرد و این بار همچون یک آدم قصه گو و بدون قضاوت جزییات داستان سوژه هایش را برای مخاطب روایت کند که قطعا تجربهای جدید را برای او رقم زده است. تا این لحظه هشت قسمت از برنامه پخش شده که ایده محوری آن برنامه به برنامه بیشتر از قبل قوام گرفته است.
اگر علیخانی با «ماه عسل» سراغ قصههای واقعی آدمها میرفت و مخاطبش را پای برنامه اش مینشاند حالا بوذری و تیم برنامه ساز «مثل ماه» تصمیم گرفته با طراحی متفاوت قصه واقعی را داخل جهانی از پیش ساخته روایت کنند و فضایی هیبریدی یعنی حرکت بین تخیل و واقعیت را بر گزینند.
تجربهای که تا اندازهای برای مخاطب غریب است و در قسمت پنجم حتی یک خودروی تصادفی را به دکور برنامه اضافه میکند؛ عنصری داستانی و تخیلی که تعلیق هر شب برنامه را تامین میکند و مخاطب را با سوالی مواجه کرده که برای مثال گاوصندوق کجای قصه امشب میتواند باشد؟!
نکتهای دیگر که این برنامه را از نمونه قبلی اش متفاوت میکند تاکید بر مفاهیم معنوی و حضور خدا در قصههاست که پای ثابت همه روایتهای «مثل ماه» است و این برنامه را به ماموریت اصلی اش نزدیک تر میکند.
نکته دیگر برخورد مجری با سوژهها و بیان جزییات قصه است که شاید عنصری مهم در جذب مخاطب در نمونههای بینالمللی آن است. چرا که افشاگری از رازها و مسائل خصوصی زندگی آدمها برای هر بینندهای جذاب است اما در «مثل ماه» مجری برنامه بر خلاف امر معمول این روزها، فاصله اش را با سوژه حفظ میکند و با رعایت اخلاق اجازه میدهد سوژه در حد نیاز خط اصلی داستان به بیان جزییات بپردازد.
نکته دیگر دکور برنامه است که از لامکانی و لازمانی فاصله گرفته و با ترسیم فضایی آشنا که گویا کتابخانه شخصی یک خانه است فضایی گرم تر را پیش روی مخاطب قرار میدهد. این ایده را نوع لباس غیر رسمی مجری، حضور فرش و آباژورها تکمیل میکند.
در مجموع «مثل ماه» با حفظ و ارتقاء ویژگیهایی که بیان شد و درک رسالت اصلی اش میتواند بر پایه موقعیتهایی جذاب و در عین حال ساده و همه فهم و شخصیتهایی چند بعدی، از شکل ثابت اینگونه برنامهها فاصله گرفته و نوعی متفاوت از برنامههایی با موضوعات دینی و معنوی را در تلویزیون پیشنهاد دهد.