آرنا نیوز :: مجله آرنا | بیماری، جنگ، حادثه، همهی این موارد تا به حال جان بسیاری از مردم دنیا را گرفته است. اما گاهی اتفاقات بسیار کوچک و ساده میتوانند باعث شوند که یک نفر به عجیبترین شکل ممکن جان خود را از دست دهد.
این افراد از آن دسته کسانی هستند که شاید در زمان زندگی، انسانهای مشهوری نبودند، اما به خاطر نحوهی مرگشان در دنیا به شهرت رسیدند.
با ما همراه باشید تا با ۵ تا از عجیبترین مرگهای جهان آشنا شویم.
۱. مرگ احمقانه
گری هوی یکی از مشهورترین حقوقدانهای تورنتو به حساب میآمد. اما موضوعی که باعث شد تا او در سرتاسر جهان به شهرت برسد، چگونگی مرگش بود.
یک روز گری به همراهِ همکارانش در مرکز فضایی تورنتو جمع شده بودند که صحبت از ایمنی پنجرههای ساختمان پیش آمد. در این زمان گری برای اینکه ثابت کند که شیشههای به کار رفته نشکن هستند، خود را به شدت به شیشه کوبید. در این زمان شیشه شکست و او از طبقه ۲۴ اِم به پایین سقوط کرد. البته او قبلا هم همینکار را چندین بار انجام داده بود، اما هرگز دچار آسیب دیدگی نشده بود.
برای این مرگ غیر عادی و عجیب در سال ۱۹۹۶ به هوی جایزه داروین داده شد. این جایزه به کسانی داده میشد که بر اثر یک اشتباه احمقانه جان خود را از دست میدادند.
۲. مرگ ناگهانی
هنری هال نگهبان فانوس دریایی اهل انگلیس بود. خانواده او نسل در نسل از این فانوس دریایی مراقبت کرده بودند.
سوم دسامبر ۱۷۵۵ این فانوس دریایی دچار حریق شد. در این زمان هنری و دو نفر از همکارانش، هر چه تلاش کردند موفق نشدند تا آتش را خاموش کنند. به همین خاطر تصمیم به فرار گرفتند.
از آنجا که این فانوس در میان آب واقع شده بود، آنها یک روز در کنار آتشها و مواد مذاب مانده و روز بعد در کنار خرابههای فانوس دریایی پیدا شده و نجات یافتند. هنری در آن زمان ۹۴ سال سن داشت، اما بسیار سرحال و قوی بود. چند روز بعد و در روز هشتم دسامبر، هنری خیلی ناگهانی از دنیا رفت. مرگ او آنقدر عجیب بود که پزشکان تصمیم گرفتند تا بدن او را معاینه کنند.
علت مرگ چیزی نبود به غیر از تکهای سرب گداخته که وارد گلوی هنری شده و به اعضا و جوارح داخلی او آسیب رسانده بود. این تکه سرب هم اکنون در موزه ملی اسکاتلند نگهداری میشود.
۳. مرگ برای اثبات ادعا
کلمنت والاندیگهام یک سیاستمدار و حقوقدان اهل اوهایو بود. در سال ۱۸۷۱ و زمانی که کلمنت ۵۰ سال داشت برای دفاع از مردی به نام توماس مک گیهان، راهی دادگاه شد. توماس ادعا میکرد که مقتول در درگیری خودش به پایش شلیک کرده و مرده است. به همین خاطر کلمنت تصمیم گرفت تا همین نمایش را در دادگاه اجرا کرده و صحنهای را که موکلش تعریف کرده بود را بازسازی کند.
کلمنت گمان میکرد اسلحهای که در اختیار او قرار داده شده خالی است؛ اما اسلحه گلوگه داشت و در زمان اجرای بازسازی صحنه، کلمنت واقعا به پای خودش شلیک کرد. خونریزی پای کلمنت آنقدر شدید بود که چند لحظه پس از این اتفاق و قبل از رسیدن به بیمارستان جان خود را از دست داد.
در دادگاه بعدی نیز توماس از اتهام به قتل تبرئه شد.
۴. برندهی مرده
فرانک هایس یک سوارکار حرفهای بود. کمتر پیش میامد در مسابقهای شرکت کرده و برنده نشود. او همیشه موفقیت خود را مدیون اسبش ” سوئیتی ” بود و هرگز بدون او در هیچ مسابقهای شرکت نمیکرد.
در سال ۱۹۲۳ و زمانی که در مسابقهای در پارک بلمونت نیویورک شرکت کرده بود ناگهان و در میان مسابقه، دچار حملهی قلبی شد. سوئیتی بی توجه به حال فرانک به راه خود ادامه داد و موفق شد از خط پایان گذشته و پیروز شود.
وقتی همه دور سوئیتی جمع شدند از بی حرکت بودن فرانک تعجب کردند. زمانی که فرانک از اسب پایین اورده شد، مشخص شد که مدتی قبل بر اثر سکتهی قلبی جان خود را از دست داده است. او اولین و تنها کسی بود که موفق شد پس از مرگ برندهی مسابقه شود.
۵. مرگ با پوست پرتغال
در سال ۱۹۱۱ بابی لیچ موفق شد قایقی شبیه به بشکه ساخته و به وسیله آن به سلامت از آبشار نیاگارا عبور کند. او دومین نفر در دنیا بود که توانست به سلامت از نیاگارا بگذرد و به همین خاطر بود که در دنیا به شهرت رسید.
این کار بابی درست در زمانی بود که بسیاری از کسانی که برای عبور از نیاگارا تلاش کرده بودند، هرگز برنگشتند و به همین خاطر به او لقب بابی جسور داده شد. اما همین بابی جسور که کاری غیرممکن انجام داده و از خطرناکترین آبشار دنیا به سلامت گذشته بود، بر اثر اتفاقی بسیار کوچک و پیش پا افتاده جان خود را از دست داد.
یک روز او در حال عبور از یک خیابان در نیوزیلند بود. پایش را روی یک پوست پرتغال گذاشت و لیز خورد. بابی آنقدر به شدت زمین خورد که استخوانهای پایش از چند ناحیه مختلف شکست. شکستگی پایش آنقدر بد بود که پزشکان مجبور به قطع کردن پای او شدند. همین قطع کردن پا باعث شد تا زخم پای بابی عفونی شده و بالاخره چند روز بعد در اثر قانقاریا درگذشت.