آرنا نیوز :: مجله آرنا | معین که این روزها از استانبول تا دوبی و… برای ایرانیان کنسرت میگذارد، اخیرا گفتوگویی در صفحه رسمیاش منتشر کرده و درباره بیست وجه از زندگیاش حرف زده، ازجمله بازگشت به ایران.
حرفهای معین را در ادامه میخوانید: هر آهنگ جدیدی که ساخته میشود، قبل از پخش در خودروی شخصی پخش میکنم و با خودرو دوری میزنم تا ایرادات را بفهمم و اصلاح کنم.
من یکبار حوالی ۶ صبح بیدار میشوم و بعد دوباره چرتی میزنم و حوالی ۹ بیدار میشوم و کنار صبحانه، اخبار ایران را مرور میکنم که ببینم در کشورم چه خبر است.
صبحانه نان و پنیر و چای میخورم، چون کاملا ایرانی هستم. در روز بارها چای ایرانی میخورم و چندان اهل قهوه نیستم.
باقالیپلو با مرغ و سبزیپلو با ماهی و آبگوشت، غذاهای موردعلاقهی من هستند؛ باز هم غذاهای ایرانی. سرگرمی اصلی من دورهمیهای فامیلی و گپوگفت ایرانی است.
فیلمهای کهکشانی و بینستارهای و فضایی را دوست دارم که پر از تخیل هستند. عاشق ستارهها هستم. اگر خواننده نمیشدم، میرفتم دنبال فیزیک و نجوم و ستارهشناسی و ناسا.
سال ۱۳۶۰ از ایران رفتم به اسپانیا و بعد از آن نتوانستم به ایران برگردم و چه خوب میشود که همه مهاجران بتوانند به وطن بروند.
مهمترین شایعهای که برایم ساختند، رفتنم به ایران بود که هیچگاه محقق نشد و ای کاش واقعیت داشت و میتوانستم به ایران بروم.
وقتی سهسالم بود، ناراحتی چشم پیدا کردم و با اینکه جراحی کردم ولی حساسیت به نور باقی ماند و برای همین اغلب عینک آفتابی میزنم.
من زمانی که در اصفهان میخواندم هم ریش داشتم، چون به چهرهام میآید و اخیرا هم گاهی ریش میگذارم که مسئلهای شخصی است و ربطی ندارد به اینکه به ایران بروم یا نه! مگر در ایران همه ریش دارند؟ یا مگر در آمریکا همه بیریش هستند؟
مدتهاست میخواهم ورزش کنم ولی هر روز به فردا میافتد.
حیوان خانگی ندارم، چون وقتش را ندارم، ولی همهجور گلی دوست دارم، بهخصوص گلهای ایرانی.
سفر به کوهستان را دوست دارم، سفر به جایی که طبیعت محض باشد و چشمهای و درختی و انگار که در ایرانم؛ تا به دل طبیعت بروم و به آرامش برسم. عاشق اصفهانم و همه میدانند و گز سفارشی اصفهان همواره در خانهام هست و بهترین شیرینی برای پذیرایی.
صلح و صفا خوشحالم میکند و دورویی و ناسپاسی، ناراحت.
اولین آهنگی که خواندم از ایرج خواجهامیری بود و واقعا ایرج بیتکرار است.
اولین آلبوم من با کاظم رزازان بود با عنوان «میپرستم». بیش از بیست آلبوم دادم، ولی فقط پنج شش آهنگ ساختم، چون آهنگسازان بزرگ ایرانی کنارم بودند.
بین سازها بر عود مسلطم که برای تست آهنگها از آن بهره میبرم که این هم خودش ساز ایرانی است.
هیچگاه به خداحافظی از خوانندگی فکر نمیکنم و تور خداحافظی نمیگذارم و تا وقتی که بتوانم ایرانیان را مخاطب خود داشته باشم، ایرانی میخوانم.
تمام پیامهایی که در اینستاگرام میرسد، میخوانم و تکتک آنها را لحاظ میکنم.
دوبار ازدواج کردم، همسر اولم اسپانیایی بود ولی همسر دوم من ایرانی است. تضاد فرهنگی باعث جدایی از همسر اولم شد، ولی بیش از دو دهه است که با همسر دوم هستم؛ همسرم یک ایرانی دوستداشتنی است.
یک دختر به نام پریچهر از همسر اول و یک دختر به نام ستاره از همسر دوم دارم که هردو هم خیلی ایران را دوست دارند و میبینید از هر راهی که برویم، باز به ایران میرسم.
اگر واقعا دستم بود و شرایط فراهم بود، همین الان دوست داشتم در ایران باشم.
از همه ایرانیان میخواهم با هم مهربان باشند، در صلح و صفا زندگی کنند و کنار دوستان، مشکلات را حل کنند و نترسند از اینکه دست دوستان و رفقا و دست همسر و فرزندان را به گرمی بفشارند و یادشان باشد با یک لبخند و گفتوگو میتوانند همه مشکلات را حل کنند.