پسر جوان همراه یکی از دوستانش برای انتقام گیری و پایان دادن به اختلافاتش دست به تفنگ شد و در جنوب تهران تیراندازی کرد.
چندی قبل صدای شلیک چند گلوله در منطقه نازی آباد، ترس و وحشت را به دل مردم انداخت . خیلی زود تیمی از ماموران پلیس برای تحقیقات ابتدایی پای در صحنه تیراندازی گذاشتند و مشخص شد پسر جوانی با در دست داشتن اسلحه، اقدام به تیراندازی به سمت چند خودرو کرده و به سرعت پا به فرار گذاشته است.
با توجه به حساس بودن پرونده تیمی از ماموران پایگاه هفتم پلیس امنیت عمومی تهران برای دستگیری عاملان این تیراندازی وارد عمل شدند.
ماموران در گام نخست به سراغ صاحبان خودرو رفتند و در بررسی از آن ها یکی از صاحبان خودرو عامل این تیراندازی را که پسر جوانی به نام حمید است به پلیس معرفی کرد.
مرد جوان به ماموران گفت: حمید در زمینه خرید و فروش مواد مخدر فعالیت دارد و چندی قبل با من اختلاف مالی پیدا کرد به همین دلیل برای انتقام گیری به سراغ من آمد و قصد درگیری داشت که توانستم از دست او فرار کنم و برای ادامه تهدیدهایش وقتی دستش به من نرسید شروع به تیراندازی به سمت خودروی من و چند خودروی دیگر در محل زندگی ام کرد.
همین کافی بود تا ماموران با اطلاعات به دست آمده تجسس های خود را برای دستگیری حمید و همدست وی آغاز کنند که با اقدامات فنی و پلیسی دو مخفیگاه از حمید در غرب تهران به دست آمد.
ماموران پس از هماهنگی با مقام قضایی و اطمینان از حضور حمید و یکی از همدستانش در مخفیگاههایشان عملیات دستگیری را آغاز کردند و موفق به دستگیری حمید و یکی از همدستانش شدند.
تیم پلیسی در بازرسی از مخفیگاه حمید، یک کلت کمری و چند گلوله جنگی، شش کیلو مواد مخدر شیشه و یک بسته کوکائین و یک گذرنامه جعلی به دست آوردند.
حمید پس از دستگیری ادعا کرد که من و خانواده ام بارها از سوی مرد جوان مورد تهدید قرار گرفته بودیم و برای این که به این تهدیدها پایان دهم دست به کار شدم و برای انتقام گیری با تفنگ به سمت مرد جوان تیراندازی کردم.
گفت وگو با شرور مسلح
حمید 33 ساله که سوابق زیادی در پروندهاش دارد، ادعا می کند که هیچ سابقهای ندارد و برای رهایی از تهدیدهای مرد جوان و پس گرفتن پولش دست به این کار زده است.
سابقه داری؟
نه.
اما پلیس هفت سابقه تخریب، درگیری، نزاع دسته جمعی، جعل و قدرت نمایی در پرونده اعلام کرده است؟
خبر ندارم.
الان به چه جرمی دستگیر شدی؟
درگیری مسلحانه
چرا؟
دعوا سر پول بود و من می خواستم طلبم را پس بگیرم.
چه طلبی؟
از یک آژانس هواپیمایی 15 هزار دلار به غیر از پول هایی که برای درست کردن کار برادرم و گرفتن روادید پرداخت کرده بودم پول طلب داشتم و سر ما کلاه گذاشته بودند که یک روز با برادرم به آژانس هواپیمایی رفتیم که ادعا کردند هیچ پولی به ما بدهکار نیستند و با هم درگیر شدیم و به کلانتری رفتیم. جلوی درِ کلانتری، یک مرد که از دوستان زن جوان در آژانس هواپیمایی بود شروع به فحاشی به خواهرم و خانواده ام کرد و بعد از آن با برادرم به منطقه یاخچیآباد رفتیم و در مغازه مرد جوان که دو مرد دیگر آن جا بودند برای حل اختلاف مالی شروع به صحبت کردیم که به سمت ما حمله کردند و در یک لحظه کل محله شان به هواخواهی آن ها به سراغمان آمدند که با برادرم فرار کردیم.
چرا تیراندازی؟
بعد از این که ما فرار کردیم حدود سه هفته بود که آن ها به من زنگ می زدند و تهدید و ادعا می کردند برادرزادهام را می دزدند و تهدیدهایشان ادامه داشت تا این که تصمیم گرفتم به این تهدیدها پایان دهم.
روز حادثه با خودرو به مقابل درِ مغازه مرد جوان رفتم که سوار بر خودرویش شد و به منطقه نازی آباد رفت، به سراغش رفتم که فرار کرد و من هم چند تیر شلیک کردم.
گلوله ها را به سمت خودرو شلیک کردی؟
نه، تیرهوایی زدم نمی دانم چطور به خودروها شلیک شد.
چند گلوله شلیک کردی؟
سه گلوله.
اسلحه را از کجا تهیه کردی؟
بعد از تهدیدهای مرد جوان تفنگ خریدم و دست به تیراندازی زدم.
چرا قانونی اقدام نکردی؟
ما شکایت کردیم ولی وقتی هر روز تهدید می کردند و زندگی ام ناآرام شده بود کار دیگری جز این که خودم دست به کار شوم به ذهنم نرسید.
شش کیلو شیشه داخل خانه داشتی؟
به صورت امانت در خانه ام بود و برای من نیست.
58 میلیون تومان نیز پول نقد داخل خانه بود؟
من در کار خرید و فروش خودرو هستم و پول یک خودرو بوده است.
بنا به این گزارش، دو متهم برای تحقیقات بیشتر در اختیار ماموران پایگاه هفتم پلیس امنیت عمومی تهران قرار دارند.
0 977 خواندن این مطلب 3 دقیقه زمان میبرد